تن هاخ: پدرم میلیونری بود که به فوتبال علاقهای نداشت؛ سر آلکس فرگوسن الهامبخش من است
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۶۳۴۲۷
از زندگی در خانوادهای مرفه تا دوران حضور در منچستریونایتد؛ بخش ابتدایی مصاحبه اریک تن هاخ با تایمز
طرفداری | منچستریونایتد در ابتدای فصل مقابل برنتفورد با شکستی 4-0 تحقیر شد. شکستی که از آن به عنوان نقطه عطف دوران اریک تن هاخ در اولدترافورد یاد میشود. پس از این شکست، تن هاخ رویه دیگری را در منچستریونایتد به کار گرفت و با وجود شکستهای سنگین دیگری مقابل منچسترسیتی و لیورپول، شیاطین سرخ با واکنشی مناسب فصل خوبی را به پایان رساندند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صبح فردای بازی با برنتفورد، اریک تن هاخ زودتر از هر کسی به کارینگتون رسیده بود و در آنجا حضور داشت. سرمربی هلندی منچستریونایتد از عملکرد بازیکنان در نیمه اول همچنان عصبانی بود. تن هاخ:
در پایان، مسئولیت عملکرد تیم با من است. من هستم که باید خواستهها و ذهنیتم را در تیم پیاده کنم. نیمه اول بازی است و ما 4-0 عقب افتادیم! دارید چیکار میکنید؟
با ورود بازیکنان به کمپ تمرینی، تن هاخ بازیکنان را وادار میکند برای مجازات عملکرد خود، 8.5 مایل در کارینگتون بدوند. تن هاخ 52 ساله که خودش را نیز مقصر شکست تحقیرآمیز میداند، تصمیم میگیرد آنها را همراهی کند:
بله، من هم مسئول هستم. از مربیانی که در پیروزی میگویند «من بردم» و در شکست «بازیکنان باختند» متنفر هستم. نه! ما با هم میبریم و با هم شکست میخوریم. وقتی در مورد کاری مسئولیت دارید نباید مثل بازی با برنتفورد عمل کنید. میتوانم شکستهای ابتدای همکاری با مربی جدید را بپذیرم اما بازیکنان باید به کادر جدید و شیوه بازی جدید تیم عادت کنند. نباید به این صورت شکست بخورید. بازیکنانی را دیدید که تسلیم شدند، وقتی برای این بازی پول میگیریم شما نمیتوانید چنین عملکردی داشته باشید. وقتی دستمزد خوبی میگیریم انتظارات بیشتر هم خواهد بود. در کل عملکردمان کاملا غیرقابل قبول بود.
تایمز تصمیم میگیرد در مورد هاکسبرگن بپرسد، جایی که تن هاخ در خانوادهای مرفه بزرگ شد. پدر شما یک آژانس املاکی و شرکت خدمات مالی تاسیس کرده بود؟
پدرم شرکتهای خودش را تاسیس کرده بود اما چند بار تا مرز ورشکستگی رفت، پس اوضاع همیشه خیلی هم خوب نبود. با این حال پدرم جنگید و مصمم بود و در نهایت شرکتی ساخت که بیش از 100 کارمند داشت. او موفق بود. یکی از شعارهای پدرم «همبستگی» بود. اگر به دنبال موفقیت هستید باید بین شما و کارمندانتان اتحاد وجود داشته باشد. اگر با هم باشید به موفقیتهای بسیاری دست خواهید یافت.
خانواده روی شما تاثیر زیادی داشت؟ در چه چیزی؟
بله، احترام و اخلاق کاری. با این حال پدرم مشوق من برای ورزش نبود. او ترجیح میداد من به دانشگاه بروم. رویای من فوتبال بود و باید با پدرم میجنگیدم چون فوتبال از نظر او منطقی نبود. 15 ساله بودم و برای فوتبال بازی کردن، 14 کیلومتر دوچرخه سواری میکردم. در دنیای امروز همهچیز برای بچهها برنامهریزی شده است و باشگاهها با ساخت دنیایی مصنوعی نمیتوانند کاراکترهای درستی تحویل فوتبال دهند. وقتی در توئنته مدیر آکادمی بودم در یکی از تمرینات توپ و تعدادی مخروط تمرینی را در وسط زمین قرار دادم و به بازیکنان - عمدتا 12-13 ساله- گفتم: «خودتان تمرین کنید». میخواستم ببینم آیا رهبری در بین آنها وجود دارد و آیا به اندازه کافی برای طراحی تمرین و برقراری ارتباط با بقیه باهوش خواهد بود یا خیر.
از همکاری و اتحاد گفتید. بایرن مونیخ قهرمان بوندسلیگا شد، به نظرتان چرا آنها همیشه قهرمان میشوند:
قهرمانی آنها به این دلیل است که به پیروزی باور دارند. آنها با هم همکاری میکنند و آنجا هیچکس نسبت به تیم ارجحیت ندارد. مونیخیها سرسخت هستند، با مشکلات کنار میآیند و تا آخر میجنگند.
نظر پدرتان در فوتبال تغییر کرد؟
نهایتا بله! پدرم اکنون به فوتبال علاقهمند است. پس از پایان دوران ورزشیام، او به هیئت مدیره توئنته ملحق شد و برای مدت طولانی به آنها کمک کرد. با این حال در طول حضورم در فوتبال هرگز چنین کاری نکرد. پدرم خیلی ورزشی نبود. او همیشه سرگرم شرکت، خانه و باغش بود. همیشه در حال کار کردن بود و با من فوتبال بازی نمیکرد. هر وقت قهرمان میشدیم، به دیدن بازی میآمد. البته منصافانه بگم، وقتی در تیم جوانان بودم همیشه قهرمان میشدیم، بنابراین پدرم سالی یکبار آنجا بود. پدرم را درک میکردم. پدرم مسئول زندگی 100 کارمند با خانوادههایشان بود، بنابراین باید کار میکرد.
تن هاخ در کنار پدرش، هِنی، که یک تاجر موفق استزندگی در هلند؟
آمستردامیها واقعا فکر میکنند مهمترین نقطه دنیا هستند و همه چیز از آنجا شروع شده است. معتقدند حداقل 400 سال پیش یک امپراطوری با مستعمرات زیادی داشتهاند. اشخاص مشهور؟ آه، یوهان کرایوف. کرایوف بیشترین تاثیر را روی مردم هلند و فوتبال دنیا گذاشت. همیشه دیدِ متفاوتی داشت، خلاقانه فکر میکرد و به دنبال انجام دادن کارهای غیرمنتظره بود. وقتی 13 سال داشتم در قالب برنامه تلویزیونی با کرایوف دیدار داشتم. به او گفتم «مربیها نباید خیلی بر سر بازیکنان جوان داد بزنند، بازیکنان بزرگسال را باید به چالش کشید. اگر به اشتباهات خودشان ادامه دادند، باید راهی برای مقابله با آنها پیدا کنید». مطابق ذهنیت هلندی، وقتی بازیکن به سرمربی «بله» میگوید یعنی کار مورد نظر را انجام نخواهد داد. صادقانه بگم، من هم چنین بازیکنی بودم!
دیدار تن هاخ 13 ساله با یوهان کرایوفمنچستریونایتد و سر آلکس فرگوسن:
از مشکلات و تغییر فرهنگ منچستریونایتد پس از جدایی سر آلکس آگاه بودم. یکی از بزرگترین ویژگیهای فرگوسن، استانداردهای بالای او بود، به دنبال برگرداندن این ویژگی به باشگاه بودم. به صورت مکرر با سر آلکس صحبت میکنم، خوشحالم که در مورد تیم نظر خودش را میدهد. با توجه به تجربه و نبوغی که دارد، حرف زدن با فرگی ارزشمند است. از سر آلکس فرگوسن چیزهای زیادی آموختهام، برایم الهامبخش است و از او سرمربیگری یاد میگیرم.
اخبار داغ
ام باپه فصل بعد هم در پاری سن ژرمن ماندنی است اشکهای قهرمان جهان بعد از آخرین بازی برای باشگاهش تراشتگن رکورددار کلینشیت تاریخ پنج لیگ معتبر اروپا جنون در عربستان؛ طارمی با مسی شاگرد انریکه در الهلال میشود تونل افتخار برای ملیپوش ایرانی؛ خداحافظی با شکوه با لیگ برتر انگلیسمنبع: طرفداری
کلیدواژه: اریک تن هاخ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۳۴۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
الکلاسیکوی قلابی: تکل، خطا، اعتراض و ...کات!
به گزارش ورزش سه از نبرد دو تیم پرمهره و قدرتمند سپاهان در چمن هوار ورزشگاه آزادی و جو فوق العاده ای که با حضور نزدیک به 50 هزار نفر برای یک بازی جذاب آماده شده بود و در هوایی که لذت فوتبال بازی کردن را دوچندان می کرد یک نمایش گلادیاتورگونه با کلی اعتراض و درگیری و تکل خشونت دیده شد و در واقع فوتبالی در کار نبود.
این بازی احتمالا از آن مسابقاتی است که شاید اگر جریان بازی را دقیق محاسبه کنند عدد حیرت انگیزی پیش روی آمارگران بازی های فوتبال باشگاهی قرار خواهد گرفت چرا که این فوتبال پر از خطا ، اعتراض و درگیری بود و بارها و بارها از جریان افتاد.
بیژن حیدری در این بازی 34 بار به نشانه خطا سوت زد؛ 20 تا علیه سپاهان و 14 بازی علبه پرسپولیس .او از کارت زردش زیاد استفاده نکرد اما دو تا قرمز داد و بارها سعی داشت با لبخند یا حتی تشر بازیکنان را متقاعد کند که تصمیماتش درست بوده است.حیدری هم با سوت های متعدد نقش پررنگی در تخریب جریان این بازی داشت چرا که به قصد مدیریت بازی از هیچ برخوردی نمی گذشت و سوت می زد.
با این وجود بیشتر از آنچه تیم داوری مقصر باشد بازیکنان و کادر فنی دو تیم مقصر بودند که با آن یال و کوپال و آن توانمندی چنین فوتبالی ارائه کردند که فقط دو شوت داخل چاچوب داشت ( سهم هر تیم یک شوت) و دروازه بانها راحت ترین بازیکنان میدان بودند!این اتفاق در حالی رخ داد که شهریار مغانلو و رضا اسدی دو گلزن برتر لیگ در ترکیب سپاهان به میدان رفتند و این سوی میدان بازیکنانی مثل عالیشاه ، ترابی و اورونوف حاضر بودند که انگار تمام خلاقیت شان از آنها گرفته شده بود و خیلی سخت از دام مدافعان حریف آزاد می شدند.
سپاهان و پرسپولیس در فصول اخیر به لحاظ سبک بازی مالکانه و پویا مبتنی بر متد پیشرفته فوتبال روز دنیا سطح خود را از سایر تیم های لیگ برتر جدا کرده اند اما در این مسابقه انگار فوتبال از حافظه بازیکنان دور شده بود و تکل ، خشونت ، درگیری و اعتراض جایش را گرفته بود.
این مسابقه سال هاست به به الکلاسیکوی فوتبال ایران مشهور شده اما درر تاریخ الکلاسیکو کمتر مسابقه ای پیدا می کنید یا هرگز پیدا نخواهید کرد که 34 خطا داشته و فقط دو شوت به دروازه ها زده شده باشد.
واقعیت اینکه این فوتبال با این همه ستاره درون زمین در شان دو تیم قدرتمند لیگ نبود و با اینکه می توان در آن رد پای بسیاری از جزئیات تاکتیکی را پیدا کرد اما تاکتیکها بیشتر در جهت خنثی کردن حریف به کار گرفته شده بود و خبری از فوتبال کنش گرا نبود و فقط واکنشی دنبال می شد.
محمد قراگزلو